رهامرهام، تا این لحظه: 10 سال و 10 ماه و 18 روز سن داره

رهام نفس مامان و بابا

16 ماهگی

ماه  هم تموم شد.هورااااااا   یکی دوماه اخیر که کمتر برات نوشتم ماشالاه کلی کار تازه یادگرفتی وپیشرفتت زیاد بوده .اتفاقات خوب زیادی هم داشتیم که از بس تنبلی کردم و ننوشتم اکثرشون یادم رفته.ولی خوب انشامونو باید از یه جایی شروع کنیم دیگه... ازنظرحرف زدن یه ذره بهترشدی و بیشتر باباتو صدا میکنی تا منو.دندونات 12 تاس و 13امی هم تازه سفید شده و به همین خاطر چندروزه تب و اسهال شدید داری.عاشق اینی که چندتاچیزو بریزی داخل یه ظرف و آب بریزی توش و تندتند قاطی کنی و همشون بزنی مثلا داری غذا درست میکنی تازه بعضی وقتا دستمو میگیری و میبری آشپزخونه تا چیزایی که لازمته و دستت نمیرسه مثل نمکدون یا بشقاب دیگه یا تکه نونی چیزی به...
22 مهر 1393

یک روزبازی و شادی با رهام (پست جامونده)

این عکسا مال هفته پیش هست که نمیدونم آفتاب ازکدوم طرف دراومده بود و آقارهام چندساعت به طور پیوسته مامانش رو اذیت نکرد و مشغول ورزش و بازی بود.البته من کنارش بودما و حق جم خوردن نداشتم و باید بروبر نگاش میکردم و هروقت آقاکوچولو دستور میفرمود براش دست و هورا میکردم ولی خوب از آویزون شدن بهم خیلی بهتربود. پست بعدی از کارای جدید رهام و اتفاقات جدید انشالاه مینویسم.الان زیاد حوصله تایپ ندارم هم خسته ام هم رهام اجازه نمیده. بریم سراغ اون روز و عکساش قربون اون لپ های پف کرده ات بشه مامان این دوتارو درحال ملق بازی شکارکردم توپ کوچولوت رفته زیر مبل و داری سعی میکنی درش بیاری ...
2 مهر 1393
1